روی دیگر سکه جنجال بر سر فتوای اخیر امام خامنه ای

هو العلیمـــ ..


روی دیگر سكه جنجال بر سر فتوای اخیر رهبر انقلاب

پایگاه خبری تحلیلی تابناك
به تازگی رسانه های ضد نظام اسلامی و پس از آنكه بیش از پیش به قدرت نفوذ ولایت فقیه به عنوان ركن اساسی اعتقادات شیعه و محور حاكمیت اسلامی پی بردند، هجمه های كوری را به سمت و سوی جایگاه فقهی و حقوقی ولایت فقیه و مصداق كنونی آن نشانه رفته اند.

با توجه به این كه تردیدی در این نیست كه نقد و بحث های عالمانه، موجب تقويت و استحكام هر مقوله و موضوعی هر چند مقدس می شود، با توجه به شرايط زمانی كنونی، می توان دریافت كه بسياری از اين انتقادها در باب ولايت فقيه - كه عمدتا بر پایه فهم نادرست مسأله و سوءبرداشت های سهوی یا عمدی است - برای روشن شدن جنبه های عالمانه اين موضوع نيست و هدفی جز دشمنی با آن ندارد.

نمونه این مسأله، جنجالی است كه به بهانه فتوای اخير رهبر انقلاب اسلامی درباره التزام عملی به ولايت فقيه مطرح شده و در آن، پاسخ ایشان را از لوازم دیكتاتوری برشمرده اند:

پرسش: خواهشمند است درباره «التزام به ولايت فقيه» توضيح دهيد. به عبارت ديگر، چگونه بايد رفتار كنیم تا بدانيم به جانشين بر حق آقا امام زمان (عج) اعتقاد و التزام كامل داريم؟

پاسخ حضرت آيت‌الله خامنه‌ای: «ولايت فقيه به معناى حاكميت مجتهد جامع‌الشرايط در عصر غيبت است و شعبه‌اى است از ولايت ائمه اطهار - عليهم السلام - كه همان ولايت رسول الله - صلى الله عليه و آله - مى‌باشد و همين كه از دستورات حكومتى ولى امر مسلمين اطاعت كنيد، نشانگر التزام كامل به آن است.»

اگر این پاسخ را در كنار تبیین و توضیح این مسأله توسط ایشان ‏در نخستين ديدار با نمايندگان مجلس هشتم‏ در تاريخ 87/3/21 بگذاریم، شاید مسأله روشنتر شود:

«هيچكس بر كس ديگرى ولايت ندارد. ولايت مال خداست. اگر خداى متعال براى اين ولايت مجرايى مشخص كرد و روشن كرد، اين مجرا می‌شود همان مجراى الهى و مورد قبول و قابل اتّباع، كه اين مجرا را خداى متعال مشخص كرده است؛ در اسلام مشخص شده است.

قانون و اجرا بايستى با معيارهاى خدايى و با مقررات الهى باشد؛ يعنى با احكام اسلامى يا با احكام مشخص يا با كليات و آنچه كه از اسلام دانسته شده و فهميده شده است منطبق باشد و معارض نباشد. افرادى هم كه مجرى هستند، مشخصات و خصوصياتى دارند؛ بايد عادل باشند، فاسق نباشند ـ خصوصياتى كه در قانون اساسىِ ما متجسد شده ـ و قانون اساسى هم همان شكل اجرايى و دالان عبور به سمت آن چيزى است كه ولايت الهى براى ما ترسيم می‌كند.»

آنچه از بيانات رهبر انقلاب و فتوای ايشان برمی آيد، اینكه ايشان نه تنها به استبداد رأی و دیكتاتوری قایل نیست، بلكه حتی سختگيری های عده ای را در تشخيص صلاحيت افراد را رد كرده اند، زيرا بنا بر این فتوا:

1 ـ كسی ديگر نمی تواند به افراد بگويد كه التزام عملی به قلب و فكر افراد هم بايد برگردد، بلكه تنها التزام به قانون برای اثبات التزام فرد به ولایت فقیه به عنوان یكی از اصول قانون اساسی كفایت می كند ـ چنانكه در همه نظام های دنیا نیز پیروی از قانون امری اساسی است ـ و حتی دستگاه های فكرسنج و قلب سنجی! كه در سال های اخير توسط برخی درست شده با اين فتوا و این روشن بینی از گردونه بیرون می روند.

2 ـ  پیروی از دستورهای حكومتی و قانون ملاك قرار گرفته و با اين حساب، اگر عده ای از طرف خود بگويند نظر رهبری اين است و آن نيست، سنديت ندارد.

3 ـ نگاه جذب حداكثری بر هر چیزی اولویت دارد، چنانكه می توان این گونه برداشت كرد كه منظور از التزام در اینجا، الزاما پذیرش قلبی و اعتقادی نیست بلكه التزام در حوزه عمل كفایت می كند.

در پایان آوردن این نكته لازم به نظر می رسد كه هرچند ممكن است رفتار برخی در درون كشور، شایبه هایی را درباره این مسائل پدید آورد، باید توجه داشت كه اصل این بحث، با توجه به آنچه گفته شد، روشن است و جنگ روانی رسانه های بیگانه و یا هماهنگ با بیگانه - كه هر از چندگاهی در صدد تضعیف و تخریب اركان اساسی نظام برمی آیند - همواره بخشی از مسدله را بازگو كرده و از رهگذر كم اطلاعی مخاطبان، تلاش می كنند با وارونه نشان دادن آن بهره برداری سوء خود را داشته باشند كه بدون شك، مقابله درست و اصولی با آن، آگاهی كامل افكار عمومی را می طلبد.






نویسه جدید وبلاگ

هو العلیمــــــــ ..

آدرس مطالب سایت:

تصاویـــــــــــــــــــــــــــــــــر *** فایــــــــــــــــــــل ها

 

پوستر آقا و علم و ایمان

پوستر روحی فداک

اللهم عجل لولیک الفرج..






گزارش تخلف
بعدی